lqjwqd;
ادامه مطلبر هم ترم ما بودن که حالا اسمشونو نمی خوام بگم چون بعدا یه سری داستان ها قراره ازشون تعرف کنم. ولی بذارید اول اسم و فامیلیشونو بگم.( خانم های م.ع و ف.خ و ف.ذ). دوتاشون رو ترم اول هم دیده بودم راستشو بگم از خانم ع تو ترم 1 میترسیدم ولی خب وقتی با علی کنارشون وایسادیم برای انجام کار های عملی یه ذره حس کردیم شاخ شدیم. نفر سومشون رو که خانم خ بود تاحالا تو دانشگاه ندیده بودمش. ایشون سر کلاس کنار من وایساده بود . اگه بخوام یه حقیقتیو بگم که هنوزم به خودش نگفتم اونم اینه که همون بار اول که دیدمش یه حس عجیبی بهم دست داد. نمی تونم توصیفش کنم. شیفته نجابتش شدم. خیلی مودب بود و خجالتی. یادمه یه سوال هم که از آزمایش داشت به خانم ع گفت و اون ا
برچسب: ،
ادامه مطلب